English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6465 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marina U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
marinas U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parachute spinnaker U بادبان سه گوش قایقهای تفریحی
waiting position U ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
traffic island U بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
beacon frame U فرم مخصوص در پروتکل FDDI که پس از توقف در شبکه ارسال میشود
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
quadruple scylls U مسابقه قایقهای 4 نفره
pairs U مسابقه قایقهای 2نفره
boat flotilla U ناو گروه قایقهای هجومی
yaght racing U مسابقه قایقهای بادباندار یاموتوردار
yaghtman's anchor U لنگر قایقهای بادی کوچک
fleet U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleets U گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
meter rule U مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
boat rendezvous area U منطقه الحاق قایقهای ناو گروه
hole U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
last chance rule U مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
break bulk point U نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
what a lark U چه تفریحی
social U تفریحی
sportive U تفریحی
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
amusement parks U پارک تفریحی
sportful U تفریحی خوشگذران
dinghy U قایق تفریحی
dinghies U قایق تفریحی
sport fish U ماهیگیری تفریحی
amusement park U پارک تفریحی
cabin cruiser U قایق تفریحی
cabin cruisers U قایق تفریحی
junkets U سفر تفریحی
junket U سفر تفریحی
resourc U کار تفریحی
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
sported U تفریحی سرگرم کردن
ski tourer U اسکی باز تفریحی
sport U تفریحی سرگرم کردن
day sailer U قایق بادبانی تفریحی
hacking U اسب سواری تفریحی
sports U تفریحی سرگرم کردن
yachtsman U صاحب کشتی تفریحی
hobbyhorse U کار تفریحی سرگرمی
yachting U مسافرت با قایق تفریحی
keelboat U قایق تفریحی لنگردار
sashay U راه پیمایی تفریحی
yachtsmen U صاحب کشتی تفریحی
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
donkey baseball U بیس بال تفریحی با الاغ
craftshop U کارگاه هنرهای دستی تفریحی
powerboat U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
sports U نمایش تفریحی بازی کردن
impresario U مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
to play for love U تفریحی یا عشقی بازی کردن
powerboats U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
sported U نمایش تفریحی بازی کردن
sport U نمایش تفریحی بازی کردن
impresarios U مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
scow U وته پهن قایق تفریحی
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
day-trippers U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
day-tripper U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
boat lanes U خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
dabbling U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabble U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabbled U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
sport U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sports U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
dabbles U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
sported U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
berth U لنگرگاه
berthing U لنگرگاه
berthed U لنگرگاه
harbour U لنگرگاه
harboring U لنگرگاه
harbored U لنگرگاه
harbors U لنگرگاه
harboured U لنگرگاه
pier U لنگرگاه
port complex U لنگرگاه
berths U لنگرگاه
harbours U لنگرگاه
harbouring U لنگرگاه
piers U لنگرگاه
docks U لنگرگاه
harbor U لنگرگاه
dockage U لنگرگاه
harbourage U لنگرگاه
haven U لنگرگاه
docked U لنگرگاه
dock U لنگرگاه
anchorage U لنگرگاه
port U لنگرگاه
anchorages U لنگرگاه
harborage U لنگرگاه
package shows U نمایشات و برنامههای تفریحی پیش بینی شده قبلی
hacks U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacked U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hack U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
dock dues U هزینههای لنگرگاه
anchorage buoy U بویه لنگرگاه
aerial port U لنگرگاه هوایی
dock warrant U رسید لنگرگاه
docker U کارگر لنگرگاه
dockers U کارگر لنگرگاه
dock receipt U رسید لنگرگاه
anchorages U باج لنگرگاه
longshorement U باربر لنگرگاه
anchorage U باج لنگرگاه
levee U بند لنگرگاه
longshoremen U باربر لنگرگاه
longshoreman U باربر لنگرگاه
dock yard U محوطه لنگرگاه
roadstead U لنگرگاه باز
leave the anchorage U ترک کردن لنگرگاه
berth U اطاق کشتی لنگرگاه
berthed U اطاق کشتی لنگرگاه
wharfinger U صاحب لنگرگاه یابارانداز
wharf U لنگرگاه لنگر انداختن
roadstead U لنگرگاه دور از ساحل
advanced fleet anchorage U لنگرگاه مقدم ناوگان
wharfs U لنگرگاه لنگر انداختن
berthing U اطاق کشتی لنگرگاه
roadstead U لنگرگاه بدون حفاظ
wharves U لنگرگاه لنگر انداختن
berths U اطاق کشتی لنگرگاه
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
dry dock U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
docl pass U گواهی ورود به لنگرگاه یاخروج از ان
dry docks U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
wharfinger U مامور اسکله یا برانداز رئیس لنگرگاه
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
boat train U ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
boat trains U ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است
dock receipt U رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
docl pass U گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
stopple U توقف
insolvency U توقف
interrupts U توقف
cessation U توقف
park U توقف
interrupting U توقف
stop code U کد توقف
stops U توقف
interrupt U توقف
stop U توقف
stopped U توقف
syncope U توقف
suspension U توقف
stopping U توقف
commorant U توقف
parks U توقف
flag stop U توقف
stand U توقف
suspensions U توقف
halts U توقف
halted U توقف
pause U توقف
stoppage U توقف
pausing U توقف
pauses U توقف
paused U توقف
suspension of payment U توقف
stoppages U توقف
tarriance U توقف
interruption U توقف
interruptions U توقف
parked U توقف
halt U توقف
lay-by U منطقه توقف
cease U ایست توقف
stayed U توقف مکث
stayed U توقف کردن
black induction U توقف القا
ceased U ایست توقف
ceases U ایست توقف
lay-bys U منطقه توقف
break key U کلید توقف
stop instruction U دستورالعمل توقف
ceasing U ایست توقف
stay U توقف مکث
failures U توقف کردن
Recent search history Forum search
4express, overexpression
1 burn the boats story of hernando Cortes
0اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com